برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «من» ثبت شده است

تو کوچه ها یه نسیم رفته پی ولگردی

توی باغچه ها پاییز اومده پی نامردی

 

هنوز بوها رو نمیفهمم پس برای اولین باره که خوش بحال من که بو ماه مهر رو نمیشنوم :)))

 

الان چن سالی میشه که من منتظر مسافر پاییزی نیستم

چون دیگه مطمنم نمیاد...

یه تصمیمی گرفته بودم که دیگه مرموز حرف نزنم و الان زدم اما از این به  بعد نمیگم

یه چیزایی توی زندگی ادم هست که دلش نمیخاد جارشون بزنه ولی خب بقیه اینجور بنظر نمیان مثه اینکه من تنها کسی هستم که دلم میخواد بنویسم و هم چیزایی از زندگیم رو لو ندم و این بطبع باعث میشه که مرموز و در لفافه حرف بزنم

در کل چیز خاصی تو زندگیم نیست 

و اگه دقیق بگم هیچ چیزی توی زندگیم نیست

دیروز داشتیم یه کارتونی هست که درمورد ونسان ونگوگ هست رو نگاه میکردیم که از بس من خسته بودم نصفه نگاش کردم  و خوابیدم  ونسان ونگوگ بعد از مرگش به شهرت جهانی رسیده و خواهرم اینو بهم گفت و من گفتم شاید بعد مرگم اثرات منم شناخته شده بشه توی دنیا ؛ اونقد بهم خندیدن 

کدوم اثر کدوم استعدادت ؟!!!

واقعا چه استعدادی دارم من

فقط نوشتن 

مثلا بعد مرگم یکی بیاد و به وبلاگم نگا کنه و بگه به! این تا حالا کجا بود :)))

 

چرا من اون  حرف رو زدم 

نمیدونم من حسم نسبت به خودم اینه 

حس ششم من قوی هست 

حس میکنم من همیشه اینطور نخواهم بود 

من یه جنگنده واقعیم هیچ چیزو هیچ کس نمیتونه منو از حرکت نگه داره پس مطمئن باشین همینطوره 

البته نمیخوام بگم من ونسان ونگوگ میشم نه 

ولی تا ته اش میرم و مهم اینه که میگم من تمام تلاشمو کردم 

اینو از مولانا خوندم که میگه

مرغ چون از زمین بالا پرد اگر چه به آسمان نرسد ، همین قدر هست که از دام دور باشد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۱۷:۱۳
mina mesri