برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

۴ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

من هیچ وقت فک نکردم که سنم بیشتر شده

من همیشه فک میکنم ۱۷ سالمه

چون درونم غوغاست اما این روزا که مث قبل رویاپردازی نمیکنم با خودم کمتر حرف میرنم و ایده های کمتری دارم 

میفهمم من سنم زیاد شده حتی پیر شدم

دلم یه قصه سازی بلند میخاد خیلی بلند بشینم و باخودم جز به جز بسازمش

شخصیت خیالی من بیااا من تنهام

توبیا تو بمان

...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۰۱ ، ۰۰:۱۸
mina mesri

دستام بشدت درد میکنه

حالم یکم بهتره

امروز عرفه ست و من چن ساله ک روزه نمیگیرم 

دیگه به مذهب اعتقادی ندارم

بد یا خوب

اما قبول دارم ادما باید تو زندگی ایمان داشته باشن

یه نفر در مورد ادمایی که من ازشون مینویسم یه کامنت گذاشته بود که کلا نفهمیدم چی شد

ولی خب من این روزا فهمیدم که رابطه داشتن مال من نیست

و همه رو گذاشتم کنار و الان تنهام

بنظرم من توقعم زیادیه در حالی که بقیه خیلی لش ان

پس من میکشم کنار

تا نمیدونم کی

حالا یه اتفاق جالبتر

یه دوست اجتماعی داشتم که از این ور و اون ور حرف میزدیم  از اونا بود که قیافه براش مهم بود و من بهش گفتم را من فرقی نداره که من خوشگل باشم یا زشت اما یه چیزی که هست اینه که بیان زشت و زیبا بودن یه زن خیلی مهمه و برای من واقعا مهم نیست 

اما ایراد گیری خیلی بده 

عکسمو که دیده بود رو پرفایلم گفت یکی بفرست منم یه عکس خیلی بد براش فرستادم بهم گفت عه چقد شبیه شوهر خالمی

یعنی بیشعوری در حد لالیگا داشت

من به شوخی گرفتم و هی شوخی میکردم میخندیدم بعدش عکس شوهر خالشو فرستاد خب ادمیزاده بگم زشته خوب بود خب خل وزن اونه که به یه خانم میگه شبیه مردی

بعدش افتضاح اونجا بود که من گفتم خوش تیپه و شروع کرد به مسخره کردن حرفم

یعنی اخر توهین بود و من دیدم نه این اصلا خیلی بیشعوره گفتم اقا برا توهینات یکی دیگه رو پیدا کن من نیستم

واقعا بنظرتون این ادم بیشعور نیست؟ اصلا من زشت درسته ادم هم اونو هم منو مسخره گرفته؟

اگه زشتم بگو زشتی

هزار بار اینو گفتم از اینجور حرف زدنا متنفرم

شما بگین من اشتباه میکنم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۰۱ ، ۱۷:۱۶
mina mesri

میرسم به این حس لعنتی

به این حالی که دارم ، از همه چی و همه کس متنفرم از خود لعنتیم از کار لعنتیم و از خانواده ای که همشون به جز این که درد بشن و عذاب وجدان به درد نخور بودن من رو بهم بدن ، بودن

از خونه لعنتیمون

از زندگی چرت و بع درد نخورم 

از دوستای مضخرفم

کاش فقط یه دلگرمی بود میگفتم هستم میگفتم خودم میسازمش اما به درد نخورتر از این حرفا شدم ، از کشور مضخرفم که حال الانم بخاطر بودن توی این شهر و کشور لعنتیه

حالم بده خیلی بد

انگار که اون غمی که سالای سال درونم سنگینی میکرد الان دستاشو گذاشته روی گلوم و با تمام وجودش داره فشار میده دارم خفه میشم اما حتی نمیتونم دست و پا بزنم

ببین من هر روزم اینه یعنی هر روز با اینا دست و پنجه نرم میکنم میرم سر کار مضخرفم و برمیگرم اینجا و همه چیز سوت و کور نه جایی برای رفتن و نه دلی برای گفتن و شنفتن ، هر روزم داره تلف میشه و من چقد خوشحالم برای گم شدن و رفتن این عمر آشغال این زندگی که اگه دستم بود تا الان شاید ۱۰ سالی بود که نبودم دلم میخاد ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۰۱ ، ۲۱:۱۸
mina mesri

یکم تمرین ویلون کردم استادم کنسرت داره 

توی گروه ارکستر پسر موذن زاده فقید

و من مث همیشه که هیچ کنسرتی نیستم نمیرم حتی اگه عرفانی باشه

توی اینستا پر شده از کنسرت پسر شجریان فقید 

اما من بازم با حسرت بهش نگا میکنم

بگذریم

یکم دلم گرفته 

از دست خیلیا اولیش بخاطر اینکه حقوقم وافی و کافی نیست و دلیل موندنم سر کار رو دقیقا همه میدونن چون کار نیست اگرم هست یه خرحمالی دیگه ست با شنر غاز دیگه

پس سنگین یش اینه که بشینم سر جام

بعدیم بخاطر آدما از آدما یجوریایی کلا دل بریدم از هیشکی انتظار ندارم شاید همه مون میگیم ولی ته اش باز امید داریم ولی نه

دیگه برام مهم نیست

هیشکی

به خودم فک میکنم به برنامه هام

فقط

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۰۱ ، ۱۶:۴۰
mina mesri