ای کاش های کوچیک
گفتم غم تو دارم
گفتاغمت سر آید...
دروغ گفت، الکی گفت، خالی بست، دست به سرم کرد
مث همیشه
مث همه
دلم خیلی ازش خواست اما نداد ، داده باشه هم نصف و نیمه، حتی کمتر از نصفه
داد، نمیگم نداد اما منو ندید که بخاد چیزی بده ،منو تیکه پاره دید که یه زندگی اینجوری داد
به درد نخور ،پر خواستن ،پر نداشتن
دلم خیلی چیزا خاست ولی نشد
یه وقتا میخام یه جایی برم تو دلم میگم کاش یکی بود منو میبرد ، کنار خیابون که منتظرم تو دلم میگم کاش یکی بود منو تحویل میگرفت
یه وقتا که تو خونه دلم میگیره هوا خوبه ،به خودم میگم کاش کسی بود باهاش میرفتم بیرون ، کاش یکی بود باهاش میرفتم سفر یکم دلم وا میشد ، مثلا این روزا که مریض شدم به خودم میگفتم کاش یکی بود برام آبمیوه می آورد ،دستمو میگرفت منو میبرد دکتر ،یوقتا جدی جدی حالمو میپرسید باهام حرف میزد یکم میخندیدم درد و دل میکردم حالم یادم میرفت ، اونروز ولنتاین به خواهرم گفتم کاش یکی بود برای منم گل میگرفت ، کاش واقعا یکی رو داشتم که این همه کاش نمیگفتم
کاش
زندگیم پر از کاش
من به یه نفر نیاز دارم تا باهاش باشم نه اینکه اینقد دور که حتی نمیشه دیدش
من خیلی احساس تنهایی میکنم ،خسته شدم از هر شب گریه کردن
غمهامو بغل کردن
خیلی خسته ام
کاش بفهمی