برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

۵ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

اینروزا هم داره میگذره

گاهی با جنگ ودعوا

گاهی هم به صلح وارامش


اما هنوز هیچ کدوم از گلایه هام از بین نرفتن و هنوزم اصرار من برای بودن تو

دارم تمام سعیمو میکنم که خودم باشم

راستی یادم نرفته هنوز باید خیلی چیزارو نگفت .....


امروز اخرین دوره از کلاس خیاطی بود و امتحانش ،با تمام دلخوریام ،مربیمون چیزی که دوخته بودمو پسندید اینو مینویسم که یادم بمونه کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من......مامان بزرگ تو بیمارستان بستریه و من همین الان از پیشش میام با اینکه هوای بیمارستان باهام سازگار نیست ولی امروز خوب بود......شبام سرم به فیلما گرمه .......اخ گفتم فیلم

کیمیاااااااا........فک کنم صدا وسیمای جمهوری اسلامی فقط یه کیمیا رو تو افتضاحیه خودش کم داشت که اونم به کلکسیونش اضافه شد .......تبریک میگم به این روش اسلام پروریشون ........حتی نمیشه گفت متاسفم برای نویسنده ای که این همه ملت رو سر کار گذاشته وکارگردانی که گفت کیمیا نماد یک بانوی ایرانیه........متاسفم برای طرز فکرش یا بانوی ایرانی رو نمیشناسه یا واقعن از افتضاحی که به بار اورده خبر نداره...........اولین باری که فیلم کیمیا رو دیدم یه مادری بود که بعد از بیست سال پسرش رو میدید بخاطر آرش نگاه کردم وحالا دیگه نمیخام نگا کنم ..........فک کنم دیگه ماها عادت کردیم به سریالایی که دختر ایرانی از شوهر اولش جدا میشه تا به عشق سابقش برسه ...

وقتی همه میگفتن اخرش کیمیا از ارش جدا میشه وتا با پیمان ازدواج کنه باورم نمشد نویسنده انقد سطحی باشه که یه همچین کاری بکنه اما حالا مطمئن شدم نویسنده یه همچین نظری داره.....

اگه این اتفاق بیوفته

قبل از همه برای خودم متاسفم بعنوان یک بانوی ایرانی  که کیمیا نمونه بارز منه.......

متاسفم برای ادمایی که فک میکنن همه سرشونو تو برف کردن.......


به هر حال ما عادت داریم به برنامه های اب دوغ خیاری .......هرچقدرم برنامه ای خوب و وزین باشه به همون اندازه دشمن داره وزودی از انتن برش میدارن که مباد انتن تلویزیون برنامه ی خوبی ببینه.......


این نیز بگذرد...


همین


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۷:۱۱
mina mesri

اگه خیالهای لعنتی هم تمومبشن

میتونم به سالای قبل بر گردم.............





راهی نمانده است...





پ.ن: دلم درد ودل حسابی میخاد اما نمیخام اینجا باشه........یکم به نتیجه بدی رسیدم اینکه قطر حریم خصوصیمویکم بیشتر کرده ام  باید برا جبرانش خودموبزرگتر  کنم


یه وقتایی بود که
(خودمو میگم)همه نوشته هامو قایم میکردم که مبادا کسی بفهمه من چ فکری در مورد ادما در مورد خودم دارم اما دنیای مجازی انگار برا همه ،این پنهون کاریا و تو هاله موندنا رو از بین برده و یکم ادما رو پررو تر کرده ........انگار که دیگه حریم شخصی معنا ومفهومی نداره...


فعلن  من میخام  برای خودم باشم نه برای جلب نظر بقیه


همین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۶:۴۰
mina mesri



خنک ان قمار بازی که بباخت هر چه بودش

بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر


بقول بابام هیچ وقت ادما نمیتونن برای این بیت شعر،توضیحی بیارن که به همین اندازه موجز باشه"،همیشه میشه ادما تمام حرفا رو با شعر بگه وهزاران هزار مفهوم به طرف مقابل منتقل کنه،همین بیت شعر تمام حرفای این روزای منه وشاید تا اخر عمر،یعنی معنیش تا اخر عمر من ادامه داره...

احسنت به مولانا که تموم کرد همه ی حرفای عشق ومستی رو،من عاجزم        همین

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۴ ، ۱۶:۳۱
mina mesri

رهنمایی کی توانی        ای که ره خود ندانی


- اوه  خب! اما قبول داری که اخر برای جلب توجه تو،این حرفهای بیهوده لازم بود؟انسان همانطور که به چیزهای خنک وخشن اعتنایی نمیکند به موضوعهای  ساده وروشن هم توجهی ندارد و از انجایی که ما خودمان سرد وبی روح هستیم حرارت بخشیدن وروح دادن به اشیا هم برای ما میسر نیست .حالا بنظر می اید که ما طالب رویاها وافکار زیبا،خواهان ارزو ها وشگفتی ها هستیم زیرا که زندگانی ای که ما درست کرده ایم فاقد زیبایی و ملال اور وتیره است ان واقعیتی را که زمانی میخواستیم با شور و هیجان از نو بسازیم مارا در هم شکسته و خورد کرده........ چه میشودکرد؟.......ممکن است انسان به یاری تخیل و تصور برای مدت محدودی از زمین دل برگرفته به اسمانها پرواز کند واز نو به جایگاه از دست داده خود نگاه کند .جایی که از دست داده ،ایا ممکن نیست؟

برای اینکه

انسان حالادیگر سلطان روی  زمین نیست "بلکه برده وغلام زندگی است" غرور خاصه ی اشرف مخلوقاتی را از دست داده زیرا در برار حقایق سر فرود اورده ،اینطور نیست؟از حقایقی که خود درست کرده نتیجه گیری میکند وبه خود می گوید :

" این قانون تغییر ناپذیری است!"

هنگام پیروی از این قانون توجهی ندارد که در راه ازاد وخلاقه زندگی خود،در راه مبارزه برای این حق که بتواند چیزهای کهنه را در هم شکند وچیزهای نوی ایجاد کند سدی نهاده است.بله اوبرای زندگی مبارزه نمی کند بلکه فقط خود را با ان منطبق می نماید


ان ایده ال هایی که به خاطر انها انسان بتواند به کارهای خطیر وفداکاری های مهمی دست بزنند کجاست؟کو؟

بهمین دلیل است که انسان اینقدر بیچاره وزندگی فلاکت باری دارد...........عده ای نادانسته و کور کورانه در تکاپوی چیزی هستند که به روحشان الهام گردد و ایمان مردم را نسبت به انها بر انگیزند واغلب به ان سمتی که همه چیزش ابدی و مردم متحد میسازد وجاییکه خدا وجود دارد،رو نمی اورند..........مسلما انهایی که درراه وصول به حقیقت اشتباه میکنند هلاک میشوند!بگذار هلاک شوند نباید مانع شد.تاسف خوردن برا انها فایده ای ندارند، ادم زیاد پیدا میشود!

فقط اشتیاق و تمایل روح بخدا مهم است،و اگر در عالم ارواحی یافت شوند که شوق الهی انها را فرا گرفته باشد ،خدا با همان خواهد بود وجانش خواهد بخشید. این است جذبه بی پایان به سمت کمال!

اینطور نیست؟


- بله همینطور است...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۴ ، ۱۸:۴۶
mina mesri

زمستون زودتر از اونی که فکرشو میکردم رسید..........

چی باید گفت

چی باید نوشت...


وقتی همه حرفا تکرایه.........




همین!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۴
mina mesri