دارم با اشک مینویسم
زندگی کردن بعضاا شبیه مرگه
من زیاد شنیدم اینجا گفتن فلانی از گور به خونه رفت
من اونم
من زندگی نکردم
خیلی اشنباهی رفتم امروز یهو به خودم گفتم کاش من الان ۱۷ سالم بود کاااش بود
دارم با اشک مینویسم
زندگی کردن بعضاا شبیه مرگه
من زیاد شنیدم اینجا گفتن فلانی از گور به خونه رفت
من اونم
من زندگی نکردم
خیلی اشنباهی رفتم امروز یهو به خودم گفتم کاش من الان ۱۷ سالم بود کاااش بود
اولین سال قرن تموم شد
۴۰۱ هم تموم شد
یه سال دیگه رو عمرم اضافه شد
نه کاری کردم و نه اونی شد که میخاستم، تموم شد
بدو بدو ها هم تموم شد الان که دراز کشیدم کمرم بشدت درد میکنه بلاخره به استراحت رسیدیم
من حتی به لحظه سال تحویل نرسیدم
جلوی اینه بودم دویدم که برسم سال تحویل شد دعایی نکردم هیچی فقط رقصیدم دیدم که تموم شد شوکه شدم و خواهرم لیلا گفت برقص منم رقصیدم 😄
امیدوارم سالی باشه که همیشه منتظرشم
آزادی بیاد ،خوشی بیاد ،ارزونی بیاد ،مسافر پاییزس بیاد ،زندگی به زندگیم بیاد ،خلاصه همه چیزای خوب و شاد بیاد آرامش بیاد همه چی بیاد فقط بخندیم و بخندیم
خدا کنه سال بعد به خودم بگم چی شد که همه آرزوهام براورده شد
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
البته این به معنی
"ای دل غم دیده حالت به شود دل بد مکن " هستش
آمین