برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

غزل

پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۱۹ ب.ظ


وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من

تاچه شود به عاقبت در طلب تو حال من

 

ناله زیر وزار من زارتراست هرزمان

بس که به هجر میدهد عشق تو گوشمال من

 

نور ستارگانستد روی چوافتاب تو

دست نمای خلق شد قامت چون هلال من

 

پرتو نور روی توهرنفسی به هرکسی

میرسد ونمیرسد نوبت اتصال من

 

خاطر تو به خون من رغبت اگر چننین کند

هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من

 

برگذری وننگری ، بازنگر که بگذرد

فقر من وغنای تو ،جور تو احتمال من

 

چرخ شنید ناله ام گفت ننال سعدیا

کاه تو تیره میکند اینه جمال من

 

 

پ.ن:

...

 

یه وقتا سکوت میتونه

مفهوم یه چیزی رو عمیق کنه

غزل سعدی جز سکوت چیزی برا گفتن نداره............سکوت میکنم ،مثه همیشه

ناله زیر وزار من زارتر است هر زمان

 

 

همین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۱۵
mina mesri