برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

برای دلم

من همین یک نفس از جرعه ی جامم باقیست......

بایگانی

دلم میخاد یه چیزایی بنویسم 

دلم میخاد یه چیزایی بگم

حتی دلم میخاد یه چیزایی رو بشنوم

واقعا خیلی نیاز دارم خیلی

دلم خیلی گرفته ، دیگه جدن خیلی احساس تنهایی میکنم،هیچ کسی کنارم نیس...

هیچ وقت انتظار این حال و روز رو نداشتم ،هرگز

فک نمیکردم بزرگ شدن این ریختی باشه

من که کاری به کسی نداشتم چرا حال روزم اینه ، به کدامین گناه یه زنده به گورم؟!!

خسته ام یا تمومش کن یا تموم!

همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۲ ، ۲۳:۳۴
mina mesri

امروز برای چندمین بار فهمیدم اشتباه کردم دوباره اشتباهی انتخاب کردم 

همون روزای اول باید میفهمیدم قرار نیس بخندم قراره گریه کنم همون موقع که گفت راسته که ترکا نمیفهمن باید میفهمیدم قراره تا ته اش من نفهم باشم

راستش دیگه هیچ انگیزه ای ندارم

هیچ حسی ندارم ، حاالم بهم میخوره

از خودم متنفرمم

توی یه رودروایسی گیر افتادم ، امروز تصمیم گرفتم تموم کنم

نمیدونم حالم خوب نیس

حس بدی دارم حتی به خودم  

نمیدونم من خیلی خود خواهم فک کنم شایدم نه زیادی خودحقارتی دارم...

خنده داره زندگیم یه تراژدی تمومه 😅

میخاستم بزرگ که شدم کارگر بیارم برا کارام الان دنبال اینم که کارگر یکی باشم خنده داره مگه ن؟!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۰۲ ، ۲۳:۲۶
mina mesri

کاش هیچ وقت نمیشناختمت

کاش لااقل نزدیک بودی

چن تا کوچه اونورتر 

کاش همه چیز زندگیم درس بود و فقط تو اونور دنیا بودی

کاش یه جای زندگیم درس بود میگفتم فقط مشکلم تویی

بنظرم مقصر تو نیستی 

مقصر منم نیستم

این رابطه دست و پا شکسته دقیقا مال زندگی من هست ، مال من بود ، این زندگی بی سر وپا لیاقتش یه رابطه ای هست که نه میتونم بگم دارم و نه میتونم بگم ندارم

خسته ام بی حوصله ام

نمیتونم حرف بزنم حوصله گفتنش رو ندارم 

خیلی تنهام خیلی احساس تنهایی میکنم

همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۲ ، ۲۲:۰۰
mina mesri

کاش میتونستم حرف بزنم

کاش میتونستم بگم ، کاش جملات و کلماتی وجود داشت برای اظهار درونیاتم، کاش این تخته سنگ روی سینه هام امون میداد کاش این تلنباری از غم روی گلوم میذاشت ،کاش کسی بود حرفم رو میفهمید درک میکرد ،آره گیرم که همه چیز محیا بود گیرم که احوالات درونیم با این کلمات ناتوان قابل بیان بود گیرم تخته سنگی روی سینه هام هست مجال گفتن میداد و این غم لعنتی دست از سرم میداشت و من مینشستم با اشک های ناتموم میگفتم و میگفتم ساعت ها حتی ماهها نه سالها میگفتم و میگفتم و اشک میریختم اما

اما آیا کسی بود ؟!! دلی بود؟! حتی گوشی هست و خواهد بود که بشنوه و درک کنه و از همه مهم تر بفهمه؟ ایا کسی هست؟!!

مینا کسی رو سراغ داری؟؟!!

نه ندارم.

این حجم از بغض و درد و دل داره آزارم میده

این حجم از دل گرفتگی، این حجم از گره ،این حجم از ناراحتی ،غم

دلم خیلی گرفته

به دادم بررس

به دادم برررررس .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۲ ، ۱۳:۵۹
mina mesri

من گریه نمیکنم

حتی از گریه کردن هم خسته شدم

دلم میخاد امشب بخوابم و دیگه هیچ وقت نبینم هیچ کس و هیچ چیزی رو

بس دیگه بخدا جهنمم مدت داره تاریخ انقضا داره

کی میخای به روی من بخندی؟؟؟

نه گریع نکن مینا حتی یه قطره اشک.

دیگه حتی رویا هم ندارم بهش پناه ببرم رویاهای تو ذهنم ته کشیدن ،حوصله فیلم وسریال ندارم

من الان توی بی حوصله ترین نقطه زندگیمم 

توی بن بست شدید 

فک کردم اگه یکی وارد زندگیم بشه خیلی چیزا عوض میشه ولی نشد بیشتر سردرگمم

همه میگن نگو هم سن و سالام اینن اونن 

ولی نمیشع حرف چرتیه 

الان من ۳۲ سالمه تو این سن یکی توکارش موفقه یکی تو زندگیش یکی تو ازدواجش، بچه هاش. اما من الان حتی استارت هم نزدم بعد این همه سال سگ دو زدنی که هیچ کس ندید جز خودم ،الان زیر صفرم

و امروز تیرخلاصی بود به تلاشهام

و حرفهای طرف عاطفیم بخاطر تنگ دستی و نداریش اخرین ضربه مهلک بود بر تن نیمه مرده ام 

مرده عمودی که الان کامل نفسهای اخرش رو کشید

دیگه حتی گریه مم هم نمیگیره چون روحم مرده دیگه

تمومش کن خواهش میکنم

همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۲ ، ۲۳:۵۹
mina mesri

دیگه کامل خسته شدم

دیگه تموم شدم

چرا هیچی تموم نمیشه

چراااا

اینقد که حالم بده که فشارم افتاده

خسته ام خیلی خسته

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۰۲ ، ۱۶:۴۶
mina mesri

با این حجم از تنهاییام چ کنم

با زندگی نکرده و نداشته چ کنم

با غمی که تو دلمو و دست از سرم بر نمیداره چ کنم

با خودم چ کنم

نمیدونم چی بگم چ کنم 😔

دلم بدجور گرفته با اینکه  یکی رو دارم و دیروز سالگرد گرفتم اما نمیتونم از دل تنگم بگم هنوزم تنها انگار که تنهایی آدمیزاد تا نهایت ادامه داره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۲ ، ۱۹:۵۵
mina mesri

اون روز تو اتوبوس به زور خودمو نگه داشتم به خودم گفتم گریه نکن میناا

ولی گریه آرومم میکنه

زندگیم خیلی بهم ریخته ست ،این آینده نبود که براش می دویدم

نمیدونم چی بگم

شاکر باشم یا نباشم

اومدم پایین میخام تنها باشم

جمله این آخرین پیگیریه حالم گرفت 

به کی بگم حرف دلمو به هر کی میگم درکم نمیکنه

من توی بن بستم ولی انقدر محکم وایمیستام که انگار نه انگار ،خسته ام

خسته ام از خودم ،از انتخابم ، از راهی که اومدم

کاش همون موقع ها با یکی ازدواج میکردم و خلاص حتی درسم نمیخوندم

کاش تنها هدفم ازدواج بود نه ازدواج موفق فقط صرفا ازدواج

کااااش اینی که الان هستم نبودم

همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۵۴
mina mesri

من مستحق خوبی ، خوشی ،آرامش نیستم

من بنده تو نیستم 

چ میشه دنیا به روی منم بخنده،چ میشه منم برسم به چیزایی که میخام

داری چیکار میکنی با من؟

چرا داری آوار میکنی تو سرم تصوراتم رو

فک کردم خوبه اما اونم خوب نیس

اونم درد جدیده

نمیدونم چیکار کنم ، از چی بگم ، چی رو بنویسم 

من هیچوقت فک نمیکردم اینقد بلاتکلیف باشم ،حتی خبر استخدام هم خوشحالم نمیکنه

دیره ،هر چند میگن هیچ وقت دیر نمیشه

من خیلی اشتباه کردم خیلی هم از نظر انتخاب درس و دانشگاه، هم ازدواج و هم کار

من یه اشتباه کاملم

چیزی ندارم بگم. شرایط سختی دارم ،حال روحیم بهم ریخته ست 

میگذره میدونم

اما لیک ...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۸:۳۶
mina mesri

یه چیزی تحریک میکنه حلقمو

میخام بالا بیارم قلبموو

عووووق

چ کنم؟؟!!

کجا برم ؟؟!!

تا کی؟؟!!

یه جایی شنیدم گفت با بزرگ شدنت کنار بیاا ، اما استخون دردش شدیده خیلی شدید داره به مغز استخونم میزنه، حالم خیلی بده 

از این سر در گمی از این بلاتکلیفی چ کنم

تو بگو...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۸:۳۱
mina mesri