98
بعد از این همه سال زندگی توی هوای سردسیر دیگه بطور کامل میشناسم هواشو
هوای قبل برفش یه سرمای گرمی داره از اونا که دوس داری توش نفس بکشی و راه بری یه حس مستی قبل مرگ رو بهت میده یه بوی خاصی داره
اون روز رو فهمیدم دیگه داره بورانش شروع میشه
برا کسایی که نمیدونن برف چی هست میگم
یه شوخی بزرگ که توی چشم برهم زدنی به یه جدی کامل تبدیل میشه
یهویی و اروم شروع میشه و مصمم و اروم و بی وقفه ادامه پیدا میکنه ریال برف شبیه بارون نیست که به یه طرف بزنه و بعد بارون ببینی که هنوز یه جاهایی خشک مونده برف به همه جا میزنه حتی وقتی در چشم بر هم زدنی زمین رو سفید پوش کرد بعد از چند روز افتاب بازم هست هنوز طول میکشه تا ذوب بشه
داره بیرون برف میبراه بی وقفه و خیلی جدی
زمستون اردبیل شروع شد دیگه سخت بشه روزای افتابی دید
تازه فحشای اهالی به هوا ودیارشون شروع شده ... تازه نفرت من از سرمای شدید شروع شده
هم دوسش دارم هم بدم میاد زمستونو پاییز این ریختین
اینم از اولین برف
جا داره دوباره بگم
خوش بحال همه
که من نیستن.