من واین روزام
اینروزا هم داره میگذره
گاهی با جنگ ودعوا
گاهی هم به صلح وارامش
اما هنوز هیچ کدوم از گلایه هام از بین نرفتن و هنوزم اصرار من برای بودن تو
دارم تمام سعیمو میکنم که خودم باشم
راستی یادم نرفته هنوز باید خیلی چیزارو نگفت .....
امروز اخرین دوره از کلاس خیاطی بود و امتحانش ،با تمام دلخوریام ،مربیمون چیزی که دوخته بودمو پسندید اینو مینویسم که یادم بمونه کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من......مامان بزرگ تو بیمارستان بستریه و من همین الان از پیشش میام با اینکه هوای بیمارستان باهام سازگار نیست ولی امروز خوب بود......شبام سرم به فیلما گرمه .......اخ گفتم فیلم
کیمیاااااااا........فک کنم صدا وسیمای جمهوری اسلامی فقط یه کیمیا رو تو افتضاحیه خودش کم داشت که اونم به کلکسیونش اضافه شد .......تبریک میگم به این روش اسلام پروریشون ........حتی نمیشه گفت متاسفم برای نویسنده ای که این همه ملت رو سر کار گذاشته وکارگردانی که گفت کیمیا نماد یک بانوی ایرانیه........متاسفم برای طرز فکرش یا بانوی ایرانی رو نمیشناسه یا واقعن از افتضاحی که به بار اورده خبر نداره...........اولین باری که فیلم کیمیا رو دیدم یه مادری بود که بعد از بیست سال پسرش رو میدید بخاطر آرش نگاه کردم وحالا دیگه نمیخام نگا کنم ..........فک کنم دیگه ماها عادت کردیم به سریالایی که دختر ایرانی از شوهر اولش جدا میشه تا به عشق سابقش برسه ...
وقتی همه میگفتن اخرش کیمیا از ارش جدا میشه وتا با پیمان ازدواج کنه باورم نمشد نویسنده انقد سطحی باشه که یه همچین کاری بکنه اما حالا مطمئن شدم نویسنده یه همچین نظری داره.....
اگه این اتفاق بیوفته
قبل از همه برای خودم متاسفم بعنوان یک بانوی ایرانی که کیمیا نمونه بارز منه.......
متاسفم برای ادمایی که فک میکنن همه سرشونو تو برف کردن.......
به هر حال ما عادت داریم به برنامه های اب دوغ خیاری .......هرچقدرم برنامه ای خوب و وزین باشه به همون اندازه دشمن داره وزودی از انتن برش میدارن که مباد انتن تلویزیون برنامه ی خوبی ببینه.......
این نیز بگذرد...
همین