روزایی که بقیه دخترا در حسرت شنیدن یه حرف قشنگ از ی مرد بودن
من به امید مستقل شدن دست تو جیب خودم بودن ، تمام کسایی که راست و دروغ برام میمردن رو رد کردم، حرفهای قشنگ رو نادیده گرفتم وعده روزای خوب رو با خیال خام خودم بودن پشت سرم گذاشتم که الان این باشم
نشد نشد نشد
دلم میخواست بشه ولی خدا نخواست براش حتی دویدم اما نشد.